خداوند با آغاز کتاب وحی، و سایر سورههای قرآن، این ادب دینی را به بندگانش یاد داده که هرکار و عملی را با نام او آغاز و شروع کنند تا کارها رنگ الهی پیدا کند.
یکی از جامعترین و با فضیلتترین آیات در کلام وحی که «سیّد آیات قرآن» به شمار میرود، آیه کریمه «بِسمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیمِ» است. خداوند سبحان کلام خود را با این کلمه طیّبه که حاوی اسم ذات و برخی صفات الهی است، آغاز میکند تا ادب شروع کارها را با نام نامی خود به سالکان کویش بیاموزد. این آیه شریفه به تعداد سورههای قرآن 114 بار آمده است که 113 بار سرفصل سورهها است (آغاز سوره برائت فاقد این آیه است) و در سوره مبارکه «نمل» افزون بر آغاز سوره، در طلیعه نامه حضرت سلیمان بن داود علیهالسلام به ملکه «سبأ» نیز آمده است(1). تعداد دفعات نزول آن 114 بار است نه این که یک بار نازل شده و به دستور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سرفصل سورههای قرآنی قرار گرفته باشد. در عصر نزول وحی، فرودآمدن این آیه کریمه به عنوان اولین آیه سوره جدید، نشانه پایانپذیرفتن سوره پیشین و آغاز نزول سوره پس از آن بوده است(2).
اما دیرزمانی است که در میان فقهای شیعه و سنّی بر سر این که آیا این آیه جزء هر سوره است یا نه؟ اختلاف عظیمی وجود دارد، شیعیان در این مسأله اتفاق نظر دارند و آن را جزء سُوَر قرآن دانستهاند ولی میان اهل تسنن اختلافنظر هست؛ بعضی با نظر شیعه موافقاند و بعضی سخت مخالف. عدهای از آنها عقیده دارند که جزء هیچ سورهای نیست و تنها اوائل سورهها تیّمنا خوانده میشود؛ بعضی از پیروان مسلک شافعی و حمزه معتقدند که تنها در سوره حمد جزء سوره است ولی در سورههای دیگر جزء آیات نیست و در عمل گاهی سورهها را بدون این آیه تلاوت میکنند؛ مخصوصا در نماز بعد از حمد، سوره را بدون «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» آغاز میکنند(3)؛ ولی شیعه به پیروی از ائمه اطهار علیهمالسلام به شدّت با این مسأله مخالفت دارند(4) تا آنجا که فرمودهاند: «خدا بکشد کسانی را که بزرگترین آیه از آیات قرآن را از قرآن حذف کردهاند»(5). حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: «رسول خدا بسمالله را میخواند و آیهای از سوره به حساب میآورد»(6).
همچنین از ابن عباس روایت شده که فرمود: (رسول خدا صلیاللهعلیهوآله غالبا اوّل و آخر سورهها را نمیفهمید تا آنکه آیه «بسماللّه» نازل میشد و بین دو سوره قرار میگرفت)(1).
به استناد احادیث فوق میتوان نتیجه گرفت که اولین آیه هر سوره، این کلام تکریمآمیز است.
بین مردم جهان رسم است که هر عمل مهم و پرارزشی را به نام یکی از بزرگان شروع میکنند و کلنگ هر مؤسسه ارزندهای را به نام فردی که مورد علاقه آنهاست، میزنند و آن را با این شخصیّت مهم ارتباط میدهند؛ ولی برای بقاء و پاینده بودن هر تشکیلات و جاوید ماندن نام هر فردی لازم است، آن را به موجود پایدار و جاویدی ارتباط داد، زیرا موجودات این جهان همه به سوی کهنگی و فنا و زوال میروند و تنها تشکیلات، مؤسسات و افرادی جاوید ماندهاند که با «فناناپذیری» بستگی دارند.
اگر نامی از پیامبران و انبیاء باقی است، به علت بستگی و ارتباط آنها با خدای جهان و عدالت و حقیقت است که کهنگی در آنها راه ندارد. آن وجودی که ازلی است و ابدا فنا در او راه ندارد، ذات پاک خداوند جهان است و آنکه قدرت و صفات کمال او بینهایت است، ذات پروردگار بزرگ میباشد. بنابراین برای پاینده و جاوید ماندن و مواجهنشدن با شکست و نافرجامی هر چیز و هر عمل لازم است آن را با آفریدگار جهان ارتباط دهیم و آن را با نام او شروع کنیم؛ زیرا ارتباط با او آن را پربرکت و جاوید نگاه میدارد(2) و به همین مناسبت است که خداوند بزرگ به بندگانش در این آیه شریفه ادب دینی و ورود به کار و شروع عمل را میآموزد(1). پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز در مقام تبیین همین ادب دینی فرمودهاند: «هر کاری که با بسمالله آغاز نگردد، ابتر و بیفرجام است».(2).
چنانکه آغاز هرچیز، خداوندی است که (هُوَ الأوّلُ) است، ثمردادن هر کاری نیز مرهون آغاز کردن آن با نام خدا است وگرنه آن کار با واقعیّت خاص خود هماهنگ نخواهد شد و به ثمر نمیرسد. آغاز کردن با نام خدا و ابتدا به اسم «اللّه» اشارهای دارد به لزوم حقبودن فعل و پاکبودن فاعل؛ یعنی جمع بین «حُسن فعلی» و «حسن فاعلی» بنابراین، کاری را میتوان با نام خدا آغاز کرد که هم حسن فعلی داشته باشد و هم حسن فاعلی؛ یعنی هم حق باشد و هم از قلب پاک و نیت خالص فاعل برخاسته باشد و اگر عملی فاقد هر دو حُسن یا یکی از آن دو باشد، قابل شروع با نام خدا نیست و به مقصد نمیرسد؛ زیرا کار باطل به باطل ختم میشود. پس برای منتهی شدن کار به مقصد اصیل خود که حق است و مصونیت از نافرجامی که آفت فعل است، باید کار را با نام خدا و به حق آغاز کرد و از این روی خدای سبحان، مسأله ورود صادقانه به کار و خروج صادقانه از آن را به پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله میآموزد(3) : «وَ قُلْ رَبِّ اَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ اَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ...»(4). انسانی که با نام خدا وارد کاری شود و در حدوث و بقاء، آن نام را حفظ کند، هرگز در بین راه نمیماند و حاصل آن که، خدای سبحان با آغاز کردن کتاب وحی و سایر سورهها به نام خود، ادب دینی را به ما میآموزد تا کارها رنگ الهی به خود گیرد.
ادامه دارد
1. نمل: 30.
2. تفسیر تسنیم: آیة الله جوادی آملی، ج1، ص289.
3. البته قرائت سوره کامل بعد از حمد را واجب نمیدانند، چنانکه گفته شد، گاهی در عمل، یکی از سورههای کوتاه را میخوانند.
4. آشنایی با قرآن: سوره حمد و بقره، شهید مطهری، ص10 - 11.
5. تفسیرالمیزان: ج1، ص41.
6. «کانَ رسولُ اللهِ یَقْرَءُ (بسمِ الله الرّحمن الرّحیم) وَ یَعُدُّها آیةً منها...». (نورالثقلین: ج1، ص9).
1. مأخذ قبل: ص42.
2. تفسیرنمونه: ج1، ص5 - 6.
1. تسنیم: ج1، ص296.
2. «کُلُّ اَمْرٍ ذی بالٍ لَمْ یُذْکَرْ فیهِ بِسمِ اللّه الرّحمن الرّحیمِ فَهُوَ اَبْتَرُ». (بحارالأنوار: ج89،ص242).
3. مأخذ قبل: ص297.
4. اسراء: 80.